آنوشا به چی فکر میکنی؟؟
من یه گلم که تازه ازخواب بیدار شدم
آنوشا سه ماه و بیست روزشه
یعنی دیگه خوشمل نیستم؟
خاله حدیث کچل کردم زشت شدم؟؟؟؟
دلنوشته های مامانی
الان که دارم برات مینویسم پاک و معصوم توی بغلم خوابیدی درست مثل یک فرشته امروز رفتم آرایشگاه و موهای نازنینت رو کوتاه کردم خیلی حیف بود ولی اذیت میشدی دخترم وقتی موهات کوتاه شدن پشیمون شدم ولی اشکال نداره بازم بلند میشن و دلبرتر میشی دختر شیرینم عاشقانه دوستت دارم و ازت مراقبت میکنم هم من و هم من بابایی بیشتر وقتمون رو برات گذاشتیم توام که میخوای ما همش باتو بازی کنیم و حرف بزنیم وقتی از ته دل میخندی وقهقهه میزنی دلم میخواد توی بغلم بچلونمت و حسابی بوس ات کنم ولی دلم نمیاد صورتتو با بوس خراب کنم و جوش بزنی بخاطر همین هم اروم بوس میکنمت دخترکم ولی امان از دست بابامحمد که کاری نداره جز بوس کردن تو منم همش دعواش میکنم ولی فایده نداره این...
نویسنده :
مامان نسرین
21:50